سفارش تبلیغ
صبا ویژن


مایکل جکسون

November 18, 2009 | چهارشنبه ?? آبان ????

تراویس پین از مایکل میگوید

تراویس پین، طراح مشهور رقص، دوست قدیمی مایکل و دستیار تهیه کننده ی تور This Is It در مصاحبه ای اختصاصی با MJPortal.com از مایکل میگوید:

 

MJ-TravisPayne.jpg 


"وقتی 5 ساله بودم، اولین ویدئو از مایکل جکسون را دیدم. بی درنگ مبهوت رقص و موسیقی اش شدم. تا پیش از آنکه در سن 9 سالگی رقص را شروع کنم به آهنگ های مایکل و برادرانش گوش میدادم."


"هر روز پیش از رفتن به مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان، ویدئوهای مایکل و جانت را در همان حال که مشغول صرف صبحانه بودم، تماشا میکردم. خودم را روی صحنه در حال اجرا در کنار هر دوی آنها تصور میکردم. تا سالها کارم همین بود."


"من به تماشای تور Bad (از مایکل) و Rhythm Nation (از جانت) رفتم. تمامی رقصها را می دانستم. من و دوستانم ویدئویی برای جانت فرستادیم که در آن من رقص تور Rhythm Nation او را اجرا کرده بودم. یک هفته بعد به ژاپن سفر کردم تا جانت را ملاقات کنم و به تور او بپیوندم."


"پس از آنکه در 19 سالگی با جانت تور برگزار کردم، برای ویدئوی مایکل، Remember the Time، تست اجرا دادم. این اولین کارم با مایکل بود. واقعا رویایی بود که به حقیقت می پیوست. پس از آن به عنوان رقصنده در تور Dangerous به مایکل ملحق شدم. ضمن انجام این تور، به همکار مایکل در طراحی رقص مبدل شدم. ما در سال 1993 در جوایز موسیقی آمریکا و در سال 1995 در جوایز ام تی وی برنامه اجرا کردیم. پس از آن در تور History و فیلم Ghosts با مایکل همکاری کردم. برای تور This Is It، من دستیار کارگردان و طراح رقص بودم. در فیلم نیز دستیار تهیه کننده بودم."


"در ابتدا رابطه ی من و مایکل حول و حوش هنر و خلاقیت چرخ میزد و بعد به یک دوستی خاص مبدل شد. مایکل به من اعتماد پیدا کرد. در طی پروژه ی This Is It، مایکل، کنی و من همیشه با هم بودیم تا بهترین چیزی را که می توانستیم، بسازیم."


"(پس از شنیدن خبر فوت مایکل) احساس کرختی کردم و از نظر احساسی تحلیل رفتم. هنوز نمی توانم باور کنم که او دیگر هرگز برای دادن یک ایده ی تازه به من زنگ نخواهد زد. من واقعا دلم برای آن تماس های تلفنی تنگ میشود. (اعضای تیم) همه ویران شده بودند. نمی توانستیم از یکدیگر دور شویم. تا روزها پس از فوت مایکل در مکان دیگری با یکدیگر ملاقات میکردیم تا بتوانیم برای حمایت از هم در کنار یکدیگر باقی بمانیم."


" کار بر روی This Is It، شدید اما لذت بخش بود. ما مسئولیت زیادی حس میکردیم که روز به روز بیشتر میشد. مایکل با صراحت میگفت که میخواهد بهترین نمایشی را که طرفداران و دنیا تا کنون دیده است، بسازد. هرگز تنش پیش نمی آمد. اما از انرژی و خلاقیتی که برای محقق ساختن رویای مایکل لازم بود، آگاهی داشتیم."


"مایکل در هنر و هوشیاری نسبت به مسئولیتش در قبال این سیاره، پخته تر شده بود. هر آنچه که برایش ایستادگی میکرد، بر مبنای عشق، صلح، حسن نیت و شادی قرار داشت. او عاشق طرفدارانش، سیاره ی مان و خانواده اش بود. او همواره دلمشغولی هایش را با استفاده از موسیقی و هنرش با دنیا در میان گذاشته بود. اما دنیا براستی صدای او را نشنید. مایکل لازم میدید که برای یادآوری مسئولیت های فردی و جمعی مان در قبال زمین، به صحنه بازگردد. او این بار نسبت به پیامی که داشت، پرحرارت تر از قبل بود. او میگفت: «دیگر آخرش است! باید به این آشفتگی خاتمه دهیم.» تمامی این معضل های زیست محیطی و فقری که در جهان وجود دارد، بیش از آنچه مردم فکر میکنند، مایکل را متاثر ساخته بود."


"این بار مایکل پدر سه فرزند بود. آنها به اندازه ی کافی بزرگ بودند تا قدر آنچه که پدرشان به آن بسیار عشق می ورزید را بدانند: اجرا برای طرفدارانش. مایکل تا حدی جوان بود که بتواند بار دیگر این کار را انجام دهد."


"مایکل بطور قطع برای اجرای کنسرت ها آماده بود. 50 کنسرتی که برای لندن برنامه ریزی شده بود طی 9 ماه انجام میشد. مایکل طی هر هفته بطور میانگین 2 تا 3 اجرا داشت."


"«Dome Project» اسم رمزی بود که طی مراحل تولید برای This Is It استفاده میشد. امیدوارم آهنگ هایی که مایکل طی این مدت نوشته است به گوش مردم دنیا برسد. به خصوص آهنگ های جدیدی که پیش از مرگ مایکل شنیدم."


"می دانم که مایکل جکسون دیگری نخواهد آمد. او ساز طبیعت و شخصی منحصر بفرد بود."


"مایکل مرزها را در تمامی جنبه های سرگرمی و برنامه سازی، نوع دوستی و اقدامات بشر دوستانه فرا برده است. بیایید وقتی با هم هستیم، روح او را به یاد بیاوریم. بیشتر دوست داشتن یکدیگر کار سختی نیست. ما رفتار خشونت بار را همچون خواندن و نوشتن یاد گرفته ایم."


تراویس در آخر در پاسخ به این گفته که برخی عقیده دارند مایکل زنده است و مرگ او فریبی بیش نیست، عنوان میدارد:

"این شایعه را شنیده ام و به آن باور ندارم. مایکل هرگز فرزندان، خانواده و طرفدارانش را اسیر چنین نمایشی نمیکرد. او چنین فردی نیست. او می دانست که این کار خودخواهانه است زیرا بسیاری از دوست داران او را آزار میدهد. او آماده بود که بار دیگر صحنه را در اختیار بگیرد و کاری که در آن برترین بود انجام دهد. دنیا را تغییر دهد."


منبع: eMJey / mjportal.com


نوشته شده در پنج شنبه 88/8/28| ساعت 2:53 عصر| توسط میلاد امیری| نظرات ( ) |


قالب وبلاگ : فقط بهاربیست